در فرودگاه شهر مزارشریف ۶ کارمند زن کشته شدن،
باز هم بی کفایتی دولت افغانستان در تامین امنیت در این کشور
در برخی از شهرهای ترکیه ،لبنان و اتریش تظاهراتی علیه جنایاتهای ایران ،روسیه ،بشاراسد و رژیم سوریه برگزار شد.
معیارهایی چون سلامت و بهداشت، آموزش، فعالیت سیاسی و فعالیت اختصاصی معیارهایی اصیل برای سنجش حقوق زن و برابری جنسی تعریف شود و منتج تحقیقات انجام شده در این زمینه را که در سایت BBC Mundo منتشر شده بود، را ارائه میکنیم.
بررسی حقوق زن در آمریکای شمالی
کانادا و آمریکا از کشورهای آمریکای شمالیاند که به ترتیب در جایگاه 20 و 23 م جهان در زمینه برابری حقوق زن و مرد قرار دارند. اگرچه کانادا از نظر نظام آموزشی و بهره گیری یکسان از امکانات آموزشی در جایگاه برتری نسبت به آمریکا قرار بگیرد اما زنان در این کشور نتوانستهاند به از نظر سیاسی رشد چشمگیری داشته باشند.
بررسی حقوق زن در آمریکای لاتین
از میان کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی کشور نیکاراگوئه توانسته است بهترین موقعیت شغلی را برای زنان فراهم کند و پس از آن کشورهای کوبا و اکوادور در جایگاههای بعدی این طبقه بندی جهانی قرار دارند و در بین 25 کشور برتر دنیاجای گرفتهاند. اما با توجه به اینکه برزیل یکی از مهمترین کشورهای آمریکای لاتین است اما نتوانسته است جایگاه خود را ارتقاء دهد و همچنان در جایگاه 32 م رنکینگ بین المللی قرار دارد.
مشارکت اقتصادی زنان در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین بسیار کم رنگ است و حجم عظیمی از فعالان اقتصادی به مردان اختصاص یافته است. اگر بخواهیم به بررسی حضور اجتماعی زنان در سیاست بپردازیم در بسیاری از کشورها حضور زنان در سیاست کمرنگ تر است هر چند که ممکن است رهبران سیاسی این کشورها را زنان تشکیل بدهند. اما این کشورها از نظر نظام آموزشی و سلامت در جایگاه نسبتاً خوبی قرار دارد هر چند که شاخص سلامت در برخی از کشورها در جایگاه پایینی قرار دارد.
بررسی حقوق زن در اروپا
به قلم نویسنده این مقاله، مشارکت سیاسی زنان در اروپا با دیگر مناطق جهان متفاوت است. در برخی از کشورها مانند روسیه و کشورهای اروپای شرقی مشارکت سیاسی در جایگاه پایین تری قرار دارد حال آن که کشورهای اروپای غربی در جایگاه نسبتاً بهتری قرار گرفتهاند.
در کشورهای جنوبی اروپا نطام آموزشی و اشتغال در سالهای اخیر بسیار افول کرده است و در برخی از موارد اوضاع این کشورها وخیم تلقی میشود. اما همین کشورها توانستهاند در زمینه بهداشت و سلامت در جایگاه برتری قرار بگیرند.
بررسی حقوق زن در خاورمیانه
بیشترین میزان نابرابری جنسی در خاورمیانه وجود دارد. از نظر نویسنده این مقاله، از بین کشورهای جهان، کشورهای خاورمیانه در پایینترین میزان مشارکت سیاسی را در امور داخلی کشور خود و حوزه بین الملل دارند و میزان مشارکت سیاسی آنها بسیار پایین است. همچنین میزان مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی و اشتغال بسیار پایین بوده است و از بین این کشورها امارات متحده عربی در وضعیت بسیار بدتری از بقیه کشورها قرار دارد. در کشور یمن و امارات تعداد بسیار کمی از زنان میتوانند تحصیلات دانشگاهی را ادامه دهند.
سخن پایانی:
پس از انقلاب صنعتی معیارها و ارزشهای انسانی در غرب تغییر یافت و متعاقب آن با پیدایش مدرنیسم ارزشهای انسانی متحول گردید و مردوارگی زندر جوامع غربی مطرح شد. پیشقراولان آن جنبشها و مکاتب فمینیستی بودند که هر کدام تعابیر مختلفی از گفتمان حقوق زن در جامعه ارائه میدادند. نیجه، اندیشمند غربی به عنوان یکی از منتقدان مدرنیسم معتقد است: "حضور اجتماعی زن در غرب دوباره نیرو گرفتن مردان است". اما رهبری انقلاب نیز در این خصوص تعابیر جامع تری را ارائه میدهد و معتقد است "حضور اکثریتی زنان در مناصب اجرایی، دیدگاهی غلط و انفعال در برابر گفتمان غربی است و آنچه که باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفکر، فعال فرهنگی، سیاسی و مجاهد است". فلذا با توجه به این تعابیر شاخصهای کنونی برابری جنسیتی در غرب شاخصهایی ناقص هستند و فضای حاکم بر جهان به ویژه در غرب فضایی مردانه شده است و در دیگر کشورها نیز این گفتمان در مسیر توسعه ای قرار گرفته است که سنخیت بسیار کمی با هویت زنانه دارد.
ایران برای نخستین بار به گونه رسمی میزبان نمایندهگان طالبان است .
روسیه و ایران مدتی است که از سوی رسانه های خارجی و داخلی افغانستان، متهم به ارتباط با طالبان تروریست بوده و در مواردی به عنوان دو کشور دو رو و فرصت طلب و غیرقابل اعتماد برای حکومت افغانستان تحلیل و تفسیر می شده اند. با توجه به مواضع رسمی این دو کشور در قبال تروریسم و حضور برخی تروریستانی از آسیای میانه و قفقاز و نوار مرزی های ایران با ایدیولوژی سلفیت و افراطیت در هماهنگی و تعامل با طالبان، داشتن ارتباط این دو کشور با طالبان را غیر واقع بینانه و مبهم می نمایاند.
تا اینکه اخیرا نمایندگان سیاسی و سفرای این دو کشور در گفتگو با رسانه ها به ابهامات و حدس و گمان پایان داده و اعتراف به ارتباط و تماس هایی با طالبان نمودند. نفس همین ارتباط دو کشور مدعی مخالفت با تروریسم، با یک گروه تروریستی که نقش امارت و رهبری ایدیولوژیکی و عملیاتی تروریسم بین المللی را در سطح منطقه و جهان دارد از چند نگاه قابل تامل است:
ء تروریسمی که تحت عنوان افراطیت دینی در سطح منطقه و جهان، فعال است دارای یک تفکر و استراتژی واحد می باشد و تروریسم طالبانی نقش بنیادی امارت و رهبری ایدیولوژیک و عملیاتی اکثریت تروریست ها را با عناوین مختلف در منطقه و جهان دارد. سر دسته های تروریست های القاعده، داعش، التحریر، ازبکستان و آسیای میانه که در عراق و سوریه انسانیت را سر می برند و دنیا را به چالش کشیده و بزرگترین تهدیدی برای آسیای میانه و منافع روسیه و ایران و کل بشریت می باشند. همه و همه پرورش یافته و دست پرورده طالبان در افغانستان می باشند. القاعده به رهبری اسامه و ایمن الظواهری بارها رهبری طالبان را در افغانستان به عنوان امیرالمومنین و پیشوای لازم الاطاعه خود بیان داشته و پیروی از رهبری طالبان را یک تکلیف و فریضه دینی می دانند. برای روسیه و ایران عین حماقت و خطای استراتژیک است که در عراق و سوریه با تروریست ها به نام القاعده و داعش در جنگ باشند و در افغانستان با امیرالمومنین و پیشوا و مفتدای تروریستان در ارتباط و تفاهم.
ء سفیر ایران در کابل محمد رضا بهرامی، هدف از ارتباط با طالبان را «کنترل و اشراف اطلاعاتی بیان داشته و اظهار آمادگی کرده برای پادرمیانی در روند صلح حکومت افغانستان با طالبان و سفیر روسیه، الکساندر مانتیسکی در کابل با رسانه ها دلیل ارتباط خود با طالبان را تامین امنیت نمایندگی های سیاسی و امنیت آسیای میانه و روسیه بیان داشته است. این دلایل از سوی دو دیپلمات برجسته دو کشور قدرتمند منطقه، اوج خطای استراتژیک این دو کشور را در قبال تروریسم نشان می دهد. مگر همین رهبران ایران و روسیه، بارها و بارها مدعی نبوده اند که خالق و آفریدگار واقعی تروریستان طالبانی و القاعده، آمریکا و ارتجاع منطقه و پاکستان می باشند. طبق این ادعا تروریستان چقدر به خالق و تمویل کنندگان خود مثل آمریکا، ارتجاع منطقه و پاکستان وفادار مانده اند تا با شما (روسیه و ایران) که در صف مقدم جنگ در سوریه و عراق با تروریسم قرار دارید وفادار بمانند و تهدیدی برای امنیت و منافع شما نباشند؟
ء روسیه و ایران
به هردلیلی که ارتباطی با طالبان را به نفع خود می دانند، بهتر است از
تجربیات بیش از دو دهه موجودیت خونبار تروریسم طالبانی در افغانستان و
حمایت و تعامل این گروه با سایر تروریستان در راه اندازی انتحار و انفجار
در منطقه و جهان، بخوبی درک کرده و با این گروه تروریستی قطع رابطه نماید و
مطمئن باشند که تروریسم پدر و مادر نمی شناسند. همانگونه که تروریستها به
باداران غربی و ارتجاعی خود، خیانت کردند، به هیچ وجه تنها به ارتباط خود
با ایران و روسیه پایبند و وفادار نخواهند ماند.(امروز کنفرانس وحدت اسلامی
در تهران به مدت دو روز آغاز بکار کرد.
در این کنفرانس نماینده هایی از برخی کشورهای اسلامی شرکت دارند.
امسال ایران در این کنفرانس از نماینده های طالبان نیز دعوت بعمل آورده که ۵ تن از طالبان روز گذشته وارد تهران شدند.)
روسیه و ایران مدتی است که از سوی رسانه های خارجی و داخلی افغانستان، متهم به ارتباط با طالبان تروریست بوده و در مواردی به عنوان دو کشور دو رو و فرصت طلب و غیرقابل اعتماد برای حکومت افغانستان تحلیل و تفسیر می شده اند. با توجه به مواضع رسمی این دو کشور در قبال تروریسم و حضور برخی تروریستانی از آسیای میانه و قفقاز و نوار مرزی های ایران با ایدیولوژی سلفیت و افراطیت در هماهنگی و تعامل با طالبان، داشتن ارتباط این دو کشور با طالبان را غیر واقع بینانه و مبهم می نمایاند.
تا اینکه اخیرا نمایندگان سیاسی و سفرای این دو کشور در گفتگو با رسانه ها به ابهامات و حدس و گمان پایان داده و اعتراف به ارتباط و تماس هایی با طالبان نمودند. نفس همین ارتباط دو کشور مدعی مخالفت با تروریسم، با یک گروه تروریستی که نقش امارت و رهبری ایدیولوژیکی و عملیاتی تروریسم بین المللی را در سطح منطقه و جهان دارد از چند نگاه قابل تامل است:
ء تروریسمی که تحت عنوان افراطیت دینی در سطح منطقه و جهان، فعال است دارای یک تفکر و استراتژی واحد می باشد و تروریسم طالبانی نقش بنیادی امارت و رهبری ایدیولوژیک و عملیاتی اکثریت تروریست ها را با عناوین مختلف در منطقه و جهان دارد. سر دسته های تروریست های القاعده، داعش، التحریر، ازبکستان و آسیای میانه که در عراق و سوریه انسانیت را سر می برند و دنیا را به چالش کشیده و بزرگترین تهدیدی برای آسیای میانه و منافع روسیه و ایران و کل بشریت می باشند. همه و همه پرورش یافته و دست پرورده طالبان در افغانستان می باشند. القاعده به رهبری اسامه و ایمن الظواهری بارها رهبری طالبان را در افغانستان به عنوان امیرالمومنین و پیشوای لازم الاطاعه خود بیان داشته و پیروی از رهبری طالبان را یک تکلیف و فریضه دینی می دانند. برای روسیه و ایران عین حماقت و خطای استراتژیک است که در عراق و سوریه با تروریست ها به نام القاعده و داعش در جنگ باشند و در افغانستان با امیرالمومنین و پیشوا و مفتدای تروریستان در ارتباط و تفاهم.
ء سفیر ایران در کابل محمد رضا بهرامی، هدف از ارتباط با طالبان را «کنترل و اشراف اطلاعاتی بیان داشته و اظهار آمادگی کرده برای پادرمیانی در روند صلح حکومت افغانستان با طالبان و سفیر روسیه، الکساندر مانتیسکی در کابل با رسانه ها دلیل ارتباط خود با طالبان را تامین امنیت نمایندگی های سیاسی و امنیت آسیای میانه و روسیه بیان داشته است. این دلایل از سوی دو دیپلمات برجسته دو کشور قدرتمند منطقه، اوج خطای استراتژیک این دو کشور را در قبال تروریسم نشان می دهد. مگر همین رهبران ایران و روسیه، بارها و بارها مدعی نبوده اند که خالق و آفریدگار واقعی تروریستان طالبانی و القاعده، آمریکا و ارتجاع منطقه و پاکستان می باشند. طبق این ادعا تروریستان چقدر به خالق و تمویل کنندگان خود مثل آمریکا، ارتجاع منطقه و پاکستان وفادار مانده اند تا با شما (روسیه و ایران) که در صف مقدم جنگ در سوریه و عراق با تروریسم قرار دارید وفادار بمانند و تهدیدی برای امنیت و منافع شما نباشند؟
ء روسیه و ایران به هردلیلی که ارتباطی با طالبان را به نفع خود می دانند، بهتر است از تجربیات بیش از دو دهه موجودیت خونبار تروریسم طالبانی در افغانستان و حمایت و تعامل این گروه با سایر تروریستان در راه اندازی انتحار و انفجار در منطقه و جهان، بخوبی درک کرده و با این گروه تروریستی قطع رابطه نماید و مطمئن باشند که تروریسم پدر و مادر نمی شناسند. همانگونه که تروریستها به باداران غربی و ارتجاعی خود، خیانت کردند، به هیچ وجه تنها به ارتباط خود با ایران و روسیه پایبند و وفادار نخواهند ماند.